×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

rangha

bh boo

× احساسم رو مي نويسم پس گله نكنيد اگه كوتاهه
×

آدرس وبلاگ من

tita.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/bita 1362

قسمت آخر

قسمت اين بود که من با تو معاصر باشم تا در اين قصه ی پر حادثه حاضر باشم حکم پيشانی ام اين بود که من گم شوم و بعد به دنبال تو يک عمر مسافر باشم تو پری باشی و تا آنسوی دريا بروی من به سودای تو يک مرغ مهاجر باشم قسمت اين بود ، چرا از تو شکايت بکنم ؟! يا در اين قصه به دنبال مقصر باشم ؟ شايد اينگونه خدا خواست مرا زجر دهد تا برازنده ی نامی ستایش شده باشم شايد ابليس مرا شيطنت آموخت که در پس پرده ی ايمان به تو کافر باشم شایدصلاح بودتوبراه خودومن نیزچنین بااین دردبسوزم و مدام درعذاب باشم دردم اين است که بايد پس از اين قسمتها سالهاباید منتظر قسمت آخر باشم

شنبه 10 دی 1390 - 8:13:52 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://hamid_reza.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 12 دی 1390   5:13:20 PM

آنقدر پیش این و آن از خوبی های نداشته اش گفتم

که...

وقتی سراغش را میگیرند، شرم دارم بگویم تنهایم گذاشت

http://tita.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 10 دی 1390   3:13:03 PM

az hame mamnoonam bekhosus dadashe maham

http://saeidgolchin.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 10 دی 1390   2:45:44 PM

تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری
همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری
تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی
غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری
شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ -
هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری
بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند
مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری
همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید
ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!
کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی
رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری...
چقدر منتظرت بودم !ببینمت کمی آسوده...
دوباره آمده ای اما؛ همان همیشه عزاداری
!

http://milid.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 10 دی 1390   10:08:38 AM

سلام

مرسی خیلی قشنگ و تکان دهنده بود امیدوارم موفق باشی